نشست اندیشهورزی «خانواده رشد یافته و نظام حکمرانی» با هدف بررسی ابعاد دینی و روانشناختی خانواده رشد یافته و بایستههای سیاستگذاری در تحقق آن، در ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ توسط اندیشکده خانواده پژوهشکده مهرستان برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام دکتر مجید دهقان دکتری فلسفه دین و عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده، به رویکردهای ارتباط خانواده و نظام حکمرانی و آقای دکتر محمدعلی مظاهری ریاست دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، به وجوه روانشناختی خانواده به مثابه موضوع سیاستگذاری اشاره داشتند و راهبردهایی برای نظام حکمرانی در راستای فرایند رشدیافتگی خانواده ارائه نمودند.
دکتر مجید دهقان در این نشست اذعان داشت در دوگانۀ حکمرانی/ خانواده، لازم است ابتدا مشخص شود منظور ما از حکمرانی چیست و نوع دینی آن با چه رویکردی به حوزۀ سیاستگذاری در موضوع خانواده ورود میکند؟ زیرا تحولات صورت گرفته در صورت و نحوۀ حکمرانیها و نیز تغییرات در فهم بشر – که انتظارات او را از حاکمیت شکل میدهد- مؤلفههای مختلفی را در رویکردهای حکمرانی دخیل نموده است. در این میان، حکمرانی دینی از نوع کمالگرا و با رویکرد مسئول نسبت به خیر شهروندان است که نسبت به تقویت کارکردهای خانوادۀ تضعیف شده در دورۀ مدرن مسئولیت دارد. اما نه به این شیوه که به دنبال برداشتن گامهای مستقیمی از متن دینی برای حل مشکلات عینی باشد. برای سیاستگذاری در موضوع خانواده، اگر چه داشتن افق واحد (حالت مطلوب) برای خانواده اهمیت دارد، اما نباید ما را از در نظر داشتن تنوع عینی خانوادهها در هدفگذاری غافل نماید. با در نظر داشت این تنوع در انواع و نیازهای خانواده، لازم است آن را دریک چرخۀ طبیعی اجتماعی قرار داد. در این راستا اقدامات سیاستی باید ابتدا برای ارتقاء خودآگاهی خانواده از ظرفیتها و تواناییهایی که دارد و سپس ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد به نظام حکمرانی صورت گیرد. سیاستگذاری خانواده باید شاهدمحور و مبتنی بر نظارت، ویرایش دورهای و ارزیابی دوگانۀ هدف/ نتیجه باشد.
پس از آن، دکتر محمدعلی مظاهری به توصیف ارکان خانواده بهعنوان یکی از سرمایههای اصلی نظام حکمرانی ایران در کنار دین و دولت پرداخت و اذعان داشت بر اساس آمار و تحقیقات انجام شده، خانواده در زمان حاضر در هر سه رکن تشکیل، دوام یا استمرار و بقاء یا تولید نسل دچار اختلال شده و مقولۀ محوری «رضایت» در آن مخدوش است. در اثر این اختلال، نقشهای مهمی که خانواده باید ایفا کند، همچون تربیت، حمایت و بستر رشدیافتگی اعضای جامعه بودن نیز به خوبی ایفا نمیشود. پیشفرضهای حاکمیتی هر چه که باشد، باید بر سر آنها وفاق حاصل کنیم و با رویکرد سیاستگذاری دانشبنیان به حل مسئله ورود کنیم. قدم اول در سیاستگذاری خانواده شناخت دقیق مشکل است. مثلاً اگر ندانیم تاخیر در ازدواج به دلیل عدم تمایل جوان امروز به این امر است یا به دلیل موانعی که وجود دارد، نمیتوان سیاستگذاری دقیق و درستی صورت داد. رویکرد ما نسبت به مسائل خانواده لازم است سیستمی، به دور از شتابزدگی و مبتنی بر اولویتگذاری مسائل باشد.