پایگاه رسمی پژوهشکدۀ مهرستان (مطالعات حکمرانی)

دسته‌ها
اخبار

پاتوق دوم: پیوند قلب ها یا مغزها

جلسه دوم از سلسله جلسات “پاتوق” با موضوع “پیوند قلب‌ها یا مغزها” در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور اساتید فرهیخته، آقای دکتر محمدرضا عابدی و خانم دکتر راضیه ایزدی در دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان برگزار شد و مورد استقبال چشمگیر دانشجویان قرار گرفت.

هدف از این گفتگوی علمی و صمیمی با دانشجویان، پاسخ به سوالات آنها در موضوع عشق و روابط عاطفی است.

اساتید در پاسخ به این سوال که «مسیر عاشقانه نوعی استدلال عقلی یا استشهاد قلبی است؟»، به اهمیت و محوریت مفهوم «دلبستگی» در ارتباط با مساله عشق اشاره و انواع دلبستگی و شخصیت های مربوط به آنها را بیان نمودند.

در ادامه، ویژگی ها و تفاوت های دو مسیر ذهنی و قلبی در موضوع عشق بیان گردید و ۴ ستون اصلی تمایزیافتگی، اصالت، مراقبت و اتصال در ساختن عشق در مسیر قلبی که می­تواند موجب پایداری و آرامش در رابطه عاطفی گردد، توضیح داده شد.

در طول جلسه دانشجویان سوالات خود را مطرح و به بحث و گفتگو پیرامون موضوع پاتوق پرداختند.

دسته‌ها
اخبار مرکز رصد

چگونگی کشف شبکه مفهومی و برساخت ذهنی نوجوان

اولین نشستِ هم اندیشی نخبگانی مرکز رصد با موضوعِ “چگونگی کشف شبکه مفهومی و برساخت ذهنی نوجوان پیرامون برخی از مفاهیم (از جمله؛ زن، حجاب، پوشش، آزادی، آینده و …)” با حضور جمعی از اساتید دانشکده جامعه شناسی و روانشناسی دانشگاه اصفهان و همچنین چند تن از فعالین حوزه نوجوان در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ توسط مرکز رصدِ پژوهشکده مهرستان برگزار شد.

در این نشست که با حضور مدیر مرکز رصد (دکتر احمد مهرشاد) و حضور دکتر علی هاشمیانفر رئیس دانشکده ادبیات برگزار شد؛ دکتر احمد عابدی و دکتر امیر قمرانی از گروه روانشناسی؛ دکتر عماد طیبی، هادی نصیری و آقای کدخدایی از معلمین و فعالین حوزه نوجوان، دکتر حمید دهقانی از گروه جامعه شناسی، دکتر داود زهرانی (جامعه شناس و پژوهشگر) و سرکارخانم دکتر راحله کاردوانی دبیر اندیشکده خانوادهِ پژوهشکده مهرستان حضور داشتند و به بحث و گفتگو پیرامونِ سوالات زیر پرداختند:

  • چیستی برساخت ذهنی یا شبکه مفهومی
  • ضرورت و اهمیت پرداختن به برساخت ذهنی نوجوان
  • روش و رویکرد نظری و مفهومی
  • چه موضوعات و مفاهیمی ضرورت مطالعه دارند؟
  • برساخت ذهنی نوجوانِ امروز در مورد مفاهیم (زن، حجاب، پوشش، آزادی، آینده، کشور و…) چیست؟
  • چه دیدگاه های مطالعاتی در این زمینه وجود دارد؟

به گفته مدیریت مرکز رصد، مرکز رصد (رصدخانه نوجوان) در چهار جهت مساله رصد نوجوان را دنبال میکند: نظرات خبرگان، داده های ثبتی، مطالعات میدانی و تحلیل شبکه‌های اجتماعی؛که امیدواریم این جهات بتواند به داشتن یک “تصویر روشن و علمی از نوجوانِ امروزِ ایرانی” کمک کند. این نشست برای بررسی یک صورت مساله ای است که ما را به هدف مرکز رصد برساند. مساله اینست که آنچه که بین مربی، والد و معلم با نوجوان امروز وجود دارد چیزی فراتر از اختلاف نظر است. فراتر از اینست که نوجوان یک نظر را دارد و ما یک نظر. اصلا انگار دو شبکه معنایی متفاوت وجود دارد. انگار معناها در دو سیاره متفاوت دارد شکل میگیرد. و به تعبیری انگار شبکه دال و مدلولی معانی با همدیگر فرق دارد. انگار وقتی ما از یک موضوعی مثل جنسیت حرف میزنیم این اقشار به دو زنجیره متفاوت از معانی تقسیم می شود برای همین هم معانی به گونه دیگری تعریف می شود. بنظر می رسد که انگار یک برساخت ذهنی متفاوتی در ذهن نوجوان در مورد واژگان دارد شکل میگیرد.

به نظر برخی از کارشناسان؛ یکسری از این تفاوت های نسل جدید، خصوصیات طبیعی رشد نوجوان است. الان اتفاقی که افتاده اینست که یکسری از این ویژگی ها با یکسری از نسل ها همپوشانی دارد. مثلا نسل Z و آلفا با هم آمدند و شده نوجوانی به توان۲. نوجوان های نسل های قبل وقتی به سن نوجوانی می رسیدند اینترنت و واتساپ و شبکه های اجتماعی نبوده یا خیلی کم رنگ بوده. حالا نوجوانی این نسل با اینترنت همراه شده است. که این حساسیت را بیشتر کرده است. از طرفی همه برنامه های فرهنگی و تربیتی ما مربوط به نسل های قبل بوده است. بنابراین خودشان در این شبکه ها پیشی گرفتند و دارند برساختی را می سازند.

وقتی متخصصین روانشناسی صحبت از نسل ها می کنند و نسل وای و زد و الان آلفا مطرح می شود. نه تنها مطالعه ای از جنس “تماتیک” یا مطالعه ای از جنس “پدیدارشناختی” برای کشف آن برساخت ذهنی نوجوانان هست بلکه میخواهم یک مرحله جلوتر بروم و بگویم ما با مطالعه ای از نوع “قوم نگاری و مردم نگاری” باید به سراغ اینها برویم. الان نسل نوجوان ما خرده فرهنگ دارند و ما خیلی غافل ایم. من همه آنچه را در علوم اجتماعی و روانشناسی از آن تحت عنوان خرده فرهنگ یاد میکنیم را در اینها میبینم. از طرفی نوجوان ما “ذهن چند موقعیتی” دارد طوری که مثلا حجاب او کم است ولی در مراسم دعا شرکت می کند.

همچنین از نظر برخی دیگر از کارشناسان ما دچار دوگانگی شدیم. ساختارها کاری با آدم میکند که تو آن آدمی که باید باشی نیستی. ما زمین بازی های مختلفی داریم. ما سرکلاس یه چیز دیگری هستیم. وقتی در خانه ایم یک موضع دیگری داریم. در دفتر ریاست یک موضوع دیگر. با این دوگانگی چه برنامه ای میخواهیم داشته باشیم؟ خود ما درگیر این “دوگانگی ها” هستیم. دچار این نقاب ها هستیم. اول این را باید حل کرد بعد سراغ روش و… رفت. همین حجاب و پوشش و… می رود در مرحله بعد. ما اگر میخواهیم یک نوجوان را بشناسیم باید اول ببینیم “واقعیت” چیست؟ بعد اگر لازم بود مفاهیم را تغییر دهید یا همان ها باشد. شاید حجاب مساله اصلی نیست. در بعد روشی برای شناخت مساله واقعی نوجوان باید بروی یک ماه با او “زندگی” کنی؟

ما باید مشخص کنیم که در پی توصیف ایم؟ یا تجویز؟ در توصیف باید توصیف کنیم که نوجوان چه رفتاری در جاهای مختلف دارد؟ ولی این بازسازی تاریخی و فرهنگی که میکنیم چقدر قابلیت این را دارد که آینده را پیش بینی کند؟ حالا چطور نسبت پیدا میکند به آینده؟ ما وقتی نوجوان را توصیف میکنیم در نهایت یک تجویزی هم دارد. چون ما خودمان با عینک خودمان داریم توصیف میکنیم. قائدتا باید تجویز بدهیم. وگرنه یه توصیفی از گذشته میکنیم و تجویزی نمیدهیم یا تجویزی می دهیم که قابل نقد نیست و شما میگویی ما یک توصیفی از گذشته کردیم.

زمان، مکان و موقعیت را در مورد توصیفِ نوجوان باید در نظر گرفت. مکان را باید در نظر گرفت. ما فکر میکنیم فلان مساله در مورد نوجوان در ایران هست و در اروپا نیست ولی شاید باشد. و موقعیت های فرهنگی را باید درنظر گرفت. باید همه اینها را درنظر بگیرید تا بتوانید مساله را از هم تفکیک کنید. وگرنه اگر نتوانید “مدل سازی” کنید در پیچیدگی مسائل گیر میکنید.

یکی از نظرات کارشناسی این بود که راهکار مناسب، راهکار “تجویزی” است. در این دوگانه نسبی پوزیتیویسم و برساخت گرایی گیر نکنیم. الان باید ببینیم مساله نوجوان چیه؟ ما داریم روی ساختار مفهومی گیر میکنیم. باید برویم سراغ مساله. باید “مساله مشترک” پیداکنیم. ببینیم مساله اش چیست؟ ما شروع میکنیم می رویم سراغ نظریات از آن بدتر سراغ مفاهیم و بعد می گوییم مساله تو با من فرق دارد. میخواهیم برساخت مفهومی آن را با خودمان یکی کنیم. پس اول روی مفاهیم نرویم روی مساله و نگرانی هایش برویم و مساله مشترک را پیدا کنیم و بعد برساخت نزدیک به هم بسازیم. یا شاید لازم نباشد یک برساخت مشترک بسازیم دنبال این باشیم که یک روش گفتگو بسازیم بجای همسازن سازی. تا مدل سازی نشود مساله را نمیتوانیم حل کنیم.

در بحث روشی در این زمینه نگاه های “برساخت گرایی جمعی” هم روش های خیلی خلاقانه ای در این زمینه ها است. مثلا “مردم نگاری در فضای مجازی”. در واقع جایگاه فضای مجازی به عنوان یک کنش گر فعال؛ نه چیزی که ما به عنوان انسان داریم آن را هدایت می کنیم. فضای مجازی هم کنشگر است شاید کنشگری من با آن فرق دارد. فرقش اینست که من انسان نیت مندم قصدمندم ولی آن ممکن است نیت مند نباشد. در نهایت کنش گری دارد که تاثیر دارد روی برساخت من روی کنشگری من. این روش ها هم خیلی کار شده. اگر قرار است روی فضای مجازی کار شود باید مستقیم به سمت این روش ها هم رفت و به این روش ها هم رجوع کرد.

از نظر یکی از کارشناسان توجه به این نکته که؛ خود “مفهوم نوجوانی” یعنی چه؟ و از چه منظری می خواهید به آن نگاه کنید، حائز اهمیت بود. از یک منظری آنچه که در شکل گیری تاریخچه این کلمه بوده اقتصادی بوده است و الان قائل به مرگ دوره نوجوانی اند. باید دو چیز را در نوجوان پیدا کنیم تا بشود رویش بحث کرد. یکی “جغرافیا” و دیگری “تاریخ” است. جغرافیای این نوجوان شاید ایران، اصفهان و … نباشد. جغرافیایش اپ است. متاورس است. یک دنیای دیگری است که در آن بیشتر زیست می کند. حتی شاید ما در یک تاریخ تکاملی قرار داریم. یعنی این ابزاری که دست من است یک بخشی از بدن من است. اگر این فرضیه را بپذیریم که یک اتفاق تکاملی برای بشر دارد اتفاق میافتد. این تاریخش می شود تاریخ صفر. بشر یک تاریخ جدید دارد شکل می دهد. در تاریخ صفر بشر؛ دیگر موضوعی به اسم میراث و هنجارها نیست. همه چیز از نوع دارد ساخته می شود. همه چیز ارزش ها، میراث و فرهنگش دارد از نو ساخته می شود.

همچنین کارشناسان مفاهیمی از جمله؛ “هویت”، “تن”، “هیجان”، “عزت نفس”، “خودکارآمدی”، “اختیار” (اختیار معضل اجتماعی ما است اینکه چه حدود از اختیار را نوجوان ما باید داشته باشد)، “امید”، “کوآنتوم” و “زمان” (مفهوم گذشته، آینده و حال) را به عنوان مفاهیمی که برساخت آنها را باید در نوجوان مورد بررسی قرار داد پیشنهاد دادند.

یکی از نکاتی که باید در نظر گرفت اینست که؛ فعالان فرهنگی دارند بدون تخصص کار می کنند و هر کدامشان بنا به اجتهاد خودشان در این حوزه دارند عمل می کنند. اگر ما به نتیجه این پژوهش ها به عنوان انتقال یک مفهوم به یک نظام ساختاری به عنوان دستگاه فرهنگی بپردازیم و این موضوع به ما انتقال پیدا کند و ما سر تعظیم فرود بیاوریم و قبول بکنیم و در ساختارمان از آن استفاده بکنیم می شود به این ضرورت بها داد. ولی اگر قرار باشد فقط تبدیل به یک پروپوزال شود و برود در نظام علمی ما و فقط راجع به آن گفتگو بکنیم و بعد نوجوان ما در بستر جامعه همان مسیر را ادامه بدهد این ضرورت خیلی جای تامل دارد.

یکی از مهمترین چیزهایی که نوجوان ما نیاز دارد “شنیده شدن” است. نوجوان ما نیاز دارد که ما کمتر حرف بزنیم و بیشتر او را بشنویم. و وقتی که حرف می زند احساس می کند که تو به عنوان یک بالغ داری او را می شنوی و قضاوت و تحقیرش نمیکنی این خیلی آرامش دارد و میتوان با او گفتگو کرد. و آنجاییکه احساس بکند ما داریم تئوری های خودمون رو به او دیکته میکنیم قطعا قبول نمی کند.

در پایان باید توجه داشت که؛  ما یکسری نوجوانی داریم که هیاهو هم دارند و یکسری تحلیلی که در مورد نوجوانان دارد اتفاق می افتد اینها دارند نمایندگی می کنند که به هر دلیلی هیاهویی دارند یا به هر دلیلی حرفی که دارند برای ما شاز است. این یک روشی را می خواهد که واقعا برساخت اصلی احصا شود نه فقط از نوجوانانی که هیاهو دارند.

دسته‌ها
اخبار

اشتغال زنان و چالش مدیریت اقتصادی

کارگاه تخصصی “اشتغال زنان و چالش مدیریت اقتصادی خانواده” با حضور دکتر راحله کاردوانی دبیر اندیشکده خانواده مهرستان، با همکاری کارآفرینی و صنایع خلاق دانشگاه آزاد اسلامی بیست اردیبهشت ماه برگزار شد.

دکتر راحله کاردوانی اشتغال زنان را از موضوعات مهم در عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی به شمار آوردند و یکی از جنبه های مهم در این زمینه را، چالش هایی دانستند که اشتغال زنان برای حوزه خانواده میتواند به دنبال داشته باشد. دکتر کاردوانی عنوان نمود: “اگر چه اشتغال در موارد زیادی میتواند موجب بهبود وضعیت اقتصادی خانواده و رفاه کودکان گردد، در شرایطی خاص نیز میتواند موجبات اختلافات عمیق در خانواده را فراهم آورد.”

ایشان تاکید کرد “اشتغال اگر با مدیریت اقتصادی صحیح، مدیریت خواسته ها و اولویت بندی آنها و مدیریت ذهن همراه نشود، زمینه های مصرف زدگی، تجمل گرایی، کشمکش زوجین، تربیت ناصحیح فرزند و فرسودگی زنان را فراهم می آورد. لذا برای جلوگیری از چالش های معطوف به اشتغال زنان به ویژه مادران، لازم است آگاهی صحیح در مورد چگونگی مدیریت همزمان شغل و خانواده و ایجاد گردد، اجرای صحیح سیاست های موجود دنبال گردد و سرمایه عاطفی در خانواده افزایش یابد.”

دسته‌ها
اخبار

پاتوق اول: معمای عشق

اولین جلسه پاتوق پژوهشکده مهرستان، اندیشکده خانواده با موضوع «معمای عشق» با حضور “دکتر محمدرضا عابدی” استاد تمام گروه مشاوره دانشگاه اصفهان و خانم “دکتر مرضیه مدنی فر” مشاور خانواده و مدرس دانشگاه و جمعی از دانشجویان دانشکده‌ها در روز سه شنبه ۲۵ بهمن ماه در تالار صاءب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار گردید.

در این گفتگو خانم دکتر مدنی فر به بررسی دیدگاه ها و تعاریف مختلف از عشق پرداختند؛ از دیدگاه مزلو عشق نوعی نیاز دو طرفه است که اگر دو نفر بتوانند نیازهای متقابل همدیگر را برطرف کنند این عشق باقی می ماند. از نگاه برخی روانشناسان عشق یک حالت روانی مانند اضطراب است که میتواند تغییراتی در حوزه های فیزیولوژیک، رفتاری و شناختی ایجاد کند.💕

در ادامه نیز دکتر عابدی با بسط نظریه استرنبرگ در خصوص قصه های مختلف عشق در افراد به بررسی موضوع پرداختند و به تفاوت مهم عشق و دوست داشتن اشاره کردند و مهمترین تفاوت این دو مفهوم را در وجود تفکر و فرصت بررسی در مورد دوست داشتن دانستند. بر خلاف عشق که در آن منطق و خردی جریان ندارد.💞

ادامه مباحث مربوط به موضوع “عشق” در جلسات بعدی پاتوق دنبال می‌شود.👌